شب که به بزم خویشتن دید من خراب را
شب که به بزم خویشتن دید من خراب را رفت برون ز مجلس و کرد بهانه خواب را موسیقی بکار رفته از آلبوم لیلی و مجنون شهرام ناظری.
شب که به بزم خویشتن دید من خراب رارفت برون ز مجلس و کرد بهانه خواب راموسیقی بکار رفته از آلبوم لیلی و مجنون شهرام ناظری.
شب که به بزم خویشتن دید من خراب را رفت برون ز مجلس و کرد بهانه خواب را میلی ترک.
شب که به بزم خویشتن دید من ِخراب را رفت برون ز مجلس و کرد بهانه خواب را Boghzhayeman.
مثلاً برای پیدا کردن شعری که مصرع ریخت پیش بط می سبحهٔ صد دانهٔ من مصرع دوم آن … چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم ….. شب که صحبت به حدیث سر زلف تو گذشت …. کنعان ز آب دیده یعقوب شد خراب … آن که بزم غیر را از خنده پر گل کرده است.
غزل شماره ۱۱: من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تو را. غزل شماره ۱۲: … غزل شماره ۳۷: دی به رهش فکندهام طفل سرشک دیده را. غزل شماره … غزل شماره ۸۵: شب جدایی تو روز واپسین من است …. غزل شماره ۲۱۵: مستان بزم عشق شرابی نداشتند …. غزل شماره ۳۱۱: من خراب نگه نرگس شهلای توام … غزل شماره ۳۹۷: به که باشم بی قرار از زلف یار خویشتن.
شب كه به بزم خويشتن ديد من خراب را رفت برون ز مجلس و كرد بهانه خواب را. ميلي ترك. بنشين مرو كه خواب نيايد به چشم ما بسيار شب به خاطر امشب نخفته ايم.
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد … #یار #دلدار #میلی_هروی #دیوان_حافظ #میلی_هروی شب که به بزم خویشتن دید من خراب را رفت …
MY INNOCENT به نام یگانه زیبای دوست داشتنی. … وگرنه سهل باشد کار این یک جان که من دارم مقصدی ساوجی …. شب که به بزم خویشتن دید من خراب را رفت برون ز …
غزل شماره ۱۴۱ : تو بدر کاملی و من شب سیاه بی نشان … تو شاهزاده ای و من خراب چرخ آسمان … بگو بگو چه جام بود که جان کشید و مست شد … چو دید روی ماه تو، به بزم گشت و نور شد … غزل شماره ۳۱ : این قصّه ز خویشتن قرار خواهد برد · غزل شماره ۳۲ : به نام حقّ مستجاب که عشق را خروش داد · غزل شماره ۳۳ : بس جفا دیده از این دایره ی حیرانم · غزل شماره …
حرمت نام اشرف مخلوق دید ظلمت شب،ورنه کی آن آرمید بی خودی محسن …… آسمانم می رود در رفتن جان از بدن ، گویند هر نوعی سخن / من خود به چشم خویشتن ، دیدم که جانم می رود ….. کنون که شمع بزم غیری بهار من …
Mehdi said: كبوتر و آسمانبگذار سر به سينه من تا كه بشنويآهنگ اشتياق دلي دردمند راشايد كه پيش … Psychology · Romance · Science · Science Fiction · Self Help · Sports · Thriller · Travel …. به خانه های خراب ….. همان جا ها که پشت پرده شب دختر خورشید فردا را می آرایند …. ای دیده به دیدار تو شاد … مگر مِی اين چراغ بزم جان مستی نمی آرد ؟
ای شمسهی كاخ آرزوها نام تو كلید گفتگوها ای نور شب سیاه روزان با چهرهی چون مه فروزان … دیدی كه به لب رسیده جانم … مشتاقی من به چشم دیدی … با دختر خویشتن سخن گو. دیدی كه چو شمع بزم سوزم … تا روی تو دیده جان سپارم … گل رفته خراب گلستان است.
غزل ۱ الا يا ايها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها به بوی … غزل ۲ صلاح کار کجا و من خراب کجا ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه … به سرو اندر چمن هر که ديد آن سرو سيم اندام را صبر کن حافظ به سختی روز و شب ….. به دام زلف تو دل مبتلای خويشتن است بکش به غمزه که اينش سزای خويشتن است …
. … تو بر شانه های شعرم خواهی ایستاد. و من. به زمین. ثابت خواهم کرد جاذبه ندارد. ***. امشب …. چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست …. اگر به دیدن عریانی ات شکسته شدیم. هلا که …. به بزم یاد تو رقصد دلم ز شور و نشاط … آن کس که غیر از خویشتن محرم ندارد …… نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب.
بس روز و شب به بحـر محبت فـــرو شدم دیـــدم یگانه گــــوهــر دردانه ام توئی … مست و خراب باده ی چشمت شدم مدام در بزم انس، سـاقی میخانه ام توئی … اشکـــــم ز دیـــدگان مــن ناتـوان بـــریخت تنها شــدم به گوشه ی تنها گریستم … هـــر کس که بـود ساکن اقلیـــم محبت او را بکسی فتنــه و پیکـــــار نباشد …. صابرم داغِ دلم تازه شد از دیدنِ دوست.
ذیلا ملاحظه می فرمایید که شادروان مسعود مشکين پوش که همین روزها به ناگاه به رحمت. ایزدی پیوست، «گزیدهی … شاید اگر از دید دیگری می خواستم علامت گذاری کنم، بعضی اخوانيات …. منهم کشم به دشت جنون بار خویشتن … در بزم ما چو همدم فرزانه ای نماند … با ستاره ای که نگهبان شب بیداری های من است … در خراب آباد ما کز بی کسی آزاد مرد.
دل گرچه خراب است ز غم چون تو درآیی. آباد کنی کلبۀ ویرانۀ … چون من شود آخر به غم عشق گرفتار. آن کس که ز اول … زهی داغی که تا روز قیامت ماند بر دلها ! من از خوبان بسی غم های مشکل دیده ام ، لیکن …. روز چون شب گردید بی او روزگار از دست رفت. “همام الدین ….. گردن از بزم چو مینا نکشیدی هرگز. دامن از خار … راحتی را مرگ می داند برای خویشتن.
به مناسبت برگزاری سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه … در شب سرد غریبی در تنور داغ درد … در قفای خویشتن موی پریشان می بری … ای وای من که دلبرم از دست می رود …. افق دید مـــــــن و چشم تو کمتر می گشت ….. سلام ما به شُکوه آفرین بزم جلال! …. نه عمر من تمام شود نه جهان خراب
… به رگهاي من دويد بيا. ز بس به دامن شب اشك انتظارم ريخت … کند و با واژههایی که به او گفته میشد، از خود رباعی بسراید که … من برای تنبیه آن شوخ چشم دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را. هجایی کردم … تو را گهي كه نظر بر من خراب افتد. دلم ز بسكه ….. تا از سوختن در بزم نگاهت آب نگشته ام. فقط … ، …. خويشتن را اندك اندك ، در دلي جا مي كنم.
دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز … بیگانه صفت, خانه خراب است امروز. هر توطئه و … دیدی که دوام شب, بسی کوتاه است؟ … با هر که به دیدن تو آمد, گفتم: او را به که … بگذار که من خلاصه گویم: کاین نسل … هر کس به پا برای تو بزم عزا کند.
بقیعت خراب است بیـن آفتــاب است … ای زده زهر کین بـر دلت شراره دیده دریای خون سینه پرشراره … جبریل، فرش گسترد از بـال خویشتن گوینــد در ثنـــای تــو هــر جـا روایتی … در سایـۀ تـو ای ششمین حجّت خدا شکرخدا که مذهب من هست جعفری … هــر روز بهــر غربت تـو گریـه کـردهام هر شب به ماه روی تو خندیدهام ز دور.
آقای من گریه ست ” قوت غالب” تو با دیگران آب و … هر شب ادامه داد غم خود را با اشک های خویش به نحوی که او را به یاد شام … طفل بیگهواره دید و گریه کرد دختر آواره … جام و بزم عام خیلی سخت بود …. دلجوی خویشتن به زبانِ خودم شدم … روی سرم تمام زمانه خراب شد
برچسبها:بغض های من - شب که به بزم خویشتن دید من ِخراب را رفت برون ..., شب که به بزم خویشتن دید من خراب را, شب که به بزم خویشتن دید من خراب را - YouTube, شب که به بزم خویشتن دید من خراب را - فیدیا, گنجور » صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده, گنجور » فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات